پیامک غمگین(سری دوم)
خاکی داشتم ، آدما خیسش کردند،
گِل شد ، بازی کردند ، خشک شد ، خسته شدند،
زدند شکستند ، خاک شد ، پا رویش گذاشتند ، رد شدند…
_-_-_—🖤🖤🖤—_-_-_
یوقتایی میشه که تو خیال خودت ؛
جای خالی منو حس میکنی
با بغض خواهی گفت :
” کاش اینجا بود ”
اما ….
من حتی دیگه به خوابت هم نمی آیم … !!
_-_-_—🖤🖤🖤—_-_-_
کاش می شد نوشت
تمام حرف هایی را که بغض شدند
ولی بر گونه جاری نشدند
کاش می شد
_-_-_— 🖤🖤🖤—_-_-_
بخاطر تو از زندگی گذشتم؛
بخاطرش از من گذشتی.
و کسی گذرش به اشک های من نیفتاد…
_-_-_— 🖤🖤🖤—_-_-_
انگشتان من به گره خوردن با انگشتان تو عادت داشته اند!
نیستی و حالا این قاتلان زنجیره ای ، شده اند بختک جان دیوارهای این شهر…
_-_-_—🖤🖤🖤—_-_-_